فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام
علی مع الحق والحق مع علی،لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار
درباره وبلاگ


سلام علیکم و رحمة الله و برکاته قال الله تعالی: ولایة علی ابن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی دوستی علی ابن ابیطالب (علیه السلام) قلعه من است پس هرکس وارد قلعه ام شود از عذابم در امان است. بخونید و حض کنید و به داشتن پیشوایی چون امیر المومنین حیدر کرار مولی الموحدین امام علی ابن ابیطالب علیه آلاف التحیة والثناء افتخار کنید. الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی ابن ابیطالب علیه السلام شکر مخصوص خداوندی است که ما را از دوستداران علی ابن ابیطالب علیه السلام قرار داد.
نويسندگان
یک شنبه 3 آذر 1392برچسب:و سد الابواب الا بابه, :: 19:18 :: نويسنده : هیچی!

فضیلت دیگرى براى امام (ع )

پس از بناى مسجد النبى , یاران پیامبر (ص ) در اطراف مسجد براى خود خانه هایى ساخته بودند که یکى از درهاى آنها رو به مسجد باز مى شد. پیامبر گرامى به فرمان خدا دستور داد که تمام درهایى را که به مسجد باز مى شد ببندند,جزدر خانهء على بن ابى طالب را. این مطلب بر بسیارى از یاران رسول خدا گران آمد, از این رو پیامبر (ص 9بر منبر رفت وچنین فرمود: 
خداوند بزرگ به من دستور داده است که تمام درهایى را که به مسجد باز مى شود ببندم , جز درخانهء على را ; و من هرگز از پیش خود به بسته شدن درى و یا بازماندن آن دستور نمى دهم ; من در این مسایل پیرو فرمان             خداهستم 
آن روز تمام یاران رسول خدا این موضوع را فضیلت بزرگى براى حضرت على (ع ) تلقى کردند تا آنجا که خلیفهء دوم بعدها مى گفت : اى کاش سه فضیلتى که نصیب على شد نصیب من شده بود, و آن سه فضیلت عبارتنداز: 
1- پیامبر دختر خود را در عقد على درآورد.
2- تمام درهایى را که به مسجد باز مى شد بست , جز در خانهء على را.
3- در جنگ خبیر پیامبر پرچم را به دست على داد 
تفاوتى که میان حضرت على (ع ) و دیگران وجود داشت این بود که ارتباط او با مسجد هیچ وقت قطع نشده بود, اوخانه زاد خدا بود و در کعبه دیده به جهان گشوده بود, بنابراین مسجد از روز نخست خانهء او بود و این موقعیت , دیگرهرگز براى هیچ کس دست نداد. گذشته از این , حضرت على (ع ) به طور قطع و در هر حال رعایت شئون مسجد رامى کرد ولى دیگران کمتر مى توانستند شئون مسجد را آن طور که باید رعایت کنند.

http://123mis.blogsky.com/category/cat-7

اوصاف بدنی علی (ع) در کتاب کشف الغمه نوشته شده است که بدر الدین لؤلؤ عامل موصل از بعضی علما درخواست کرد تا احادیث صحیح و گوشه ای از آنچه درباره فضایل و صفات علی (ع) نقل شده است استخراج کنند.این صفات بر«انوار شمع اثنی عشر»نوشته و به آرامگاه آن حضرت برده شد.وی می گوید: «من این شمع را دیدم ».آنچه در اوصاف علی (ع) می آید مطالبی است که از کتاب صفین و از جابر و ابن حنفیه و دیگران و نیز از کتاب استیعاب نقل شده است.بدر الدین با خواندن این صفات گفت: او (علی) نکوترین کسی است که صفاتش را دیده است.ما با استفاده از مجموع این روایات به خصوصیات برجسته آن امام همام اشاره می کنیم. علی (ع) مردی میانه بالا بود.اندکی کوتاه و چاق.چشمانی سیاه و گشاده داشت.در نگاهش عطوفت و مهربانی موج می زد.ابروانش کشیده و پیوسته بود.صورتی زیبا داشت و از نیکو منظرترین مردم به شمار می آمد.رنگ صورتش گندمگون بود.چهره ای گشاده و بشاش داشت.به جز موهای اطراف سرش، موی دیگری نداشت و سرش طاس بود و از پشت همچون تاجی می درخشید.گردنش از سپیدی به درخشش ابریقی نقره ای مانند بود.ریشی انبوه داشت و بالای آن زیبا می نمود.گردنش ستبر و شانه هایش همچون شانه های شیری ژیان، فراخ بود. در روایتی دیگر ذکر شده است: شانه هایش مانند شانه های شیری قوی جثه، پهن بود. بازوان نیرومندش، از شدت درهم پیچیدگی عضلات از ساعدش قابل تمیز نبود.مچها و نیز پنجه هایی قوی و قدرتمند داشت. در روایتی دیگر نیز آمده است: آن حضرت انگشتانی باریک و ساعد و دستی نیرومند داشت.و چنان قوی بود که اگر دست کسی را می گرفت، بر او مستولی می شد و طرف مقابل قدرت نفس کشیدن را از دست می داد.شکمی بزرگ و پشتی قوی داشت.سینه وی فراخ و پرمو بود و سر استخوانهای او که در مفصل با یکدیگر جفت شده بودند، بزرگ می نمود.عضلاتی پر پیچ و تاب و ساقهایی کشیده و باریک داشت.بزرگی عضله دست و پای او بهنجار و موزون بود و هنگام راه رفتن اندکی به جلو متمایل می شد.چون به میدان کارزار روی می آورد، با هروله و شتاب می رفت.نیرومند و شجاع بود و در رویارویی با هر کسی، پیروز می شد.به راستی خداوند او را با عز و نصر خود تایید کرده بود. مغیره در این باره گفته است: علی (ع) همچون شیر بود، بلکه از شیر قوی تر و اندامش از اندام او بهنجارتر می نمود. آن حضرت را با الفاظی همچون اصلع (طاس و بی مو) ، اجلح (کسی که جلوی سر او کم مو باشد) ، انزع (مردی که موی پیشانیش از هر دو طرف رفته) و بطین (شکم بزرگ) بسیار توصیف کرده اند که ذکر آن نیز گذشت. در کتاب فائق آمده است که ابن عباس می گوید: من زیباتر از طرفین پیشانی علی (ع) ندیده ام.شرصتان (طرفین پیشانی) از شرص و به معنای جذب و کشیدن است.گویا مو کشیده شده و جای آن معلوم می شود.آیا به وجه تسمیه مو به نزعه نمی نگری و نمی بینی لغات جذب و نزع همه از یک رشته سرچشمه می گیرند؟! منابع مقاله: سیره معصومان ج 3، امین، سید محسن

http://moolaali.glxblog.com/

دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:علی از زبان علی علیه السلام, :: 19:10 :: نويسنده : هیچی!

جابربن عبدالله انصاری می گوید: 
روزی دیدم که علی علیه السلام این اشعار را برای رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌خواند: 
« من برادر محمد مصطفی هستم و شکی در نسبم نیست. همراه با او پرورش یافته‌ام و دو سبط او فرزندان من هستند. جد من و جد رسول خدا یکی است وفاطمه همسر من است. این سخن دروغ و خطا نیست و گوینده اش نیز دروغگو نیست. پس حمد و سپاس از آن خداست و او را شکر می گوییم. خدایی که شریک ندارد، خدایی که به بنده نیکی می کند و جاوید است.» 

پیامبر خدا پس از شنیدن این اشعار تبسم کرد و فرمود:« ای علی، راست گفتی.» 

منابع:

  • بحارالانوار، ج 40، ص 29، حدیث 57 -------- امالی شیخ طوسی
  • منبع

اصبغ بن نباته می گوید: امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: 

  • من جانشین رسول خدا و وزیر و وارث او هستم
  • من برادر رسول خدا و وصی و دوست او هستم
  • من برگزیدة رسول خدا و همراه و همنشین او هستم
  • من پسرعموی رسول خدا و همسر دخترش و پدر فرزندانش هستم.
  • من آقا و مهتر جانشینان پیامبرانم
  • من وصی آقای پیامبرانم،
  • من بزرگترین حجت و آیت پروردگارم،
  • من نمونه عالی و برترین الگوی خدا بر خلقم
  • من باب علم پیامبر برگزیده ام
  • من ریسمان و دستگیره محکم هستم
  • من کلمه تقوی و امین خداوند بلند مرتبه براهل دنیا هستم.

 

منابع:

  • بحارالانوار، ج 39، ص 335، حدیث 2 -------- امالی صدوق
  • منبع
دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:فرقان, :: 19:6 :: نويسنده : هیچی!

سلمان و ابوذر و مقداد می گویند: در زمان خلافت عمر بن خطّاب، مردی از کوفه برای دستیابی به حق و حقیقت نزد ما آمد به او گفتیم: «بر تو باد به کتاب خدا (قرآن)؛ از آن جدا مشو! و بر تو باد به ولایت علی بن ابی طالب که او هرگز از قرآن جدا نمی شود. ما گواهی می دهیم که از رسول خدا صلی الله علیه و آلهشنیدیم که می فرمود: همانا علی با حق است و حق با اوست و این دو از هم جدا نمی شوند. علی اولین مؤمن به خداست و اولین کسی است که روز قیامت با من مصافحه می کند. او صدیق بزرگ است و جداکننده میان حق و باطل و وصی من و جانشین پس از من در میان امّتم، و بر اساس سنّت من با دشمنان می جنگد. » 

آن شخص به ما گفت: «پس چرا مردم به ابوبکر (صدیق) و به عمر (فاروق) می گویند؟» 
گفتیم: «تو آیا نسبت به حق علی ناآگاهی؟» عمر و ابوبکر همانگونه نسبت به مقام خلافت رسول الله ناآگاهند نسبت به حق امیرالمؤمنین نیز جاهل و ناآگاهند. صدیق و فاروق اسم ابوبکر و عمر نیست زیرا آن دو اسم کسی غیر آنان است. به خدا سوگند، که علی، صدیق اکبر و فاروق ازهر (درخشان، فروزنده) است او خلیفه رسول الله و امیرالمؤمنین است. رسول خدا ما و آنان (عمر و ابوبکر و سایر مردم) را فرمان داد که به عنوان امیرالمؤمنین به علی سلام کنیم و همگی ما این کار را کرده ایم.» 

سلیم بن قیس می گوید: از سلمان فارسی شنیدم که می فرمود: همانا علی علیه السلام دری است که خداوند آن را گشوده است، هر کس از آن برآید مؤمن است و هر کس از آن خارج گردد کافر است. 

منابع:

  • بحارالانوار، ج 38، ص 30، شماره 30 ------ فضائل
  • بحارالانوار، ج 40، ص 97 ------ کتاب سلیم بن قیس
  • منبع

سعد بن ابی وقاص می گوید: 
روز جمعه ای با رسول خدا صلی الله علیه و آله نماز صبح را به جماعت خواندیم. آن گاه پیامبر رو به ما کرد و بر خداوند متعال درود فرستاد و فرمود: 
« روز قیامت من می آیم در حالی که علی بن ابیطالب علیه السلام پیش روی من است و به دستش لوای حمد دارد. لوای حمد دو تکه است، تکه ای از سُندس (حریر و دیبا) و تکه‌ای از استبرق (حریر زربفت).» 

img/daneshnameh_up/5/59/imam_ali_28.jpg



در این هنگام مردی بادیه نشین با شتاب به طرف رسول خدا رفت و گفت:« در باره علی بن ابی طالب چه می گویی، زیرا درباره او اختلاف فراوانی وجود دارد.»
رسول خدا لبخندی زد و فرمود:« ای اعرابی، چرا درباره علی اختلاف فراوانی وجود دارد؟ علی رابطه اش با من مانند سرم برای بدنم است و مانند دکمه برای لباسم. » (رسول خدا می‌خواهد بگوید همان گونه که بدن بدون سر حیاتی ندارد و لباس بدون دکمه کاربردی ندارد، پیامبر منهای علی برای هیچ کس فایده ندارد؛ باید در کنار رسول خدا، علی را پذیرفت و به او مؤمن بود.) 
آن عرب بادیه نشین با خشم به پیامبر گفت:« ای محمد، من نیرو و قدرتم از علی بیشتر است. آیا علی می تواند لوای حمد را حمل کند؟!» 

پیامبر فرمود:« آرام بگیر، اعرابی! همانا خداوند روز قیامت به علی ویژگی های گوناگونی عنایت می کند: به او زیبایی یوسف می دهد و زهد یحیی و صبر ایوب و بخشش آدم و نیروی جبرئیل. لوای حمد به دست اوست، همه مردم در زیر این لواء هستند و گرداگرد او را امامان و تلاوت کنندگان قرآن و اذان گویان گرفته اند. و آنها کسانی هستند که در قبرها به بدنهایشان کرم نمی‌افتد.» 

منابع:

  • بحارالانوار، ج 39، ص 216، حدیث 8 ----------- تفسیر فرات کوفی
  • منبع

خیلی ممنون از دوستانی که نظر گذاشتن.

دانلود کتاب جاوا برای همه گوشیها 

این فایل رو از سایت قائمیه اصفهان خودم دانلود کردم 

آدرسش:

WWW.GHAEMIYEH.COM

برای دانلود کتاب اینجا را کلیک کنید.

حال داشتین برام دعا کنید.

ممنون.

قال الله تعالی:

ولایه علی ابن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی

دوستی علی ابن ابیطالب (علیه السلام) قلعه مستحکم من است و هر کس داخل قلعه ام شود از عذابم در امان است.

 

پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:احادیثی از امام علی علیه السلام, :: 15:8 :: نويسنده : هیچی!

سلام بر دوستداران علی ابن ابیطالب علیه آلاف التحیة والثناء

ماه رمضان است و امروز روز دهم این ماهه 

نماز و روزه و طاعات و عباداتتون مقبول 

اميرالمومنان على عليه السلام فرمود:

صوم النفس عن لذات الدنيا انفع الصيام؛

روزه نفس از لذتهاى دنيوى سودمندترين روزه‏هاست.

(غرر الحكم، ج 1، ص 416، ح 64)

امام على عليه السلام فرمود:

الصيام اجتناب المحارم كما يمتنع الرجل من الطعام و الشراب؛

روزه پرهيز از حرامها است همچنانكه شخص از خوردنى و نوشيدنى پرهيز مى‏كند.

(بحار الانوار، ج 93، ص 249)

امام على عليه السلام فرمود:

صوم القلب خير من صيام اللسان و صوم اللسان خير من صيام البطن؛

روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم است.

(غرر الحكم، ج 1، ص 417، ح 80)

حضرت زهرا عليها السلام فرمود:

ما يصنع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؛

روزه‏دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه‏اش به چه كارش خواهد آمد.

(بحار، ج 93 ص 295)

امام على عليه السلام فرمود:

كم من صائم ليس له من صيامه الا الجوع و الظما و كم من قائم ليس له من قيامه الا السهر و العناء.

چه بسا روزه‏دارى كه از روزه‏اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏اى ندارد و چه بسا شب زنده‏دارى كه از نمازش جز بيخوابى و سختى سودى نمى‏برد.

(نهج البلاغه، حكمت 145)

امام على عليه السلام :

لَيسَ الصَّومُ الاِمساكَ عَنِ المَكَلِ وَالمَشرَبِ، الصَّومُ الاِمساكُ عَن كُلِّ مايَكرَهُهُ اللّه سُبحانَه؛

روزه امساك از خوردن وآشاميدن نيست بلكه روزه،خوددارى ازتمامى چيزهايى است كه خداوندسبحان آنهارا بدمى داند.

(شرح نهج البلاغه، ج20، ص299، ح417)

http://www.aviny.com/hadis-mozooee/ebadi/rooze.aspx

وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ (002-207)
و در امالى شيخ از على بن الحسين (عليه السلام ) روايت آمده كه در ذيل جمله : (و من الناس من يشرى نفسه ...)، فرموده : اين جمله درباره على (عليه السلام ) نازل شده ، كه در شب هجرت در بستر رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) خوابيد.


الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلاَنِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ (002-274)
و در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه : (الذين ينفقون اموالهم بالليل و النهار...) درباره شاءن نزول اين آيه گفته است بطوريكه از ابن عباس نقل شده ، اين آيه در شاءن على بن ابيطالب نازل شده است كه آن حضرت چهار درهم پول داشت ، يكى را در شب ، و يكى را در روز سومى را پنهانى و چهارمى را علنى صدقه داد، و به دنبال آن اين آيه نازل شد كه : (كسانى كه اموال خود را شب و روز، سرى و علنى انفاق مى كنند....)

منبع:کانون گفتگوی قرآنی

یک شنبه 22 ارديبهشت 1392برچسب:رجب ماه خدا و امام علی علیه السلام , :: 12:31 :: نويسنده : هیچی!

 امام على عليه السلام فرمود:

شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهرى

رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.

(وسائل الشيعه، ج 7 ص 266، ح 23)

منبع:سایت مرحوم شهید آوینی

یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:14 :: نويسنده : هیچی!

کسی که برای نجات جان پیغمبر در بستر ایشان (در شعب ابیطالب بارها و نه فقط در لیله المبیت) خوابید,

کسی که با توجه به آیه مباهله نفس و جان پیامبر اسلام ص میباشد,

کسی که در قرابت رحم و سابقه در دین هیچ کس از یاران و صحابه بر او نسبت به پیامبرص پیشی نگرفته است,

اشجع الناس و غالب کل غالب , کرار غیر فرار در میادین جنگ کسی که با دلیران مواجه نشد مگر اینکه بینیشان را به خاک مذلت مالید و به درک فرستاد,

300 تا 1000 آیه در شان و فضایل او در قرآن کریم نازل شده است,

اولین مردی که به پیامبر ایمان آوردند و پشت سر ایشان نماز خواند,

کسی که پیامبر خانواده خویش را به ایشان سپردند برای هجرت کردن

کسی که در خانه کعبه به دنیا آمد,

کسی که دیوار خانه کعبه بخاطر ایشان شکافته شد

کسی که در جنگ خیبر درب خیبر را از جا کند و با عث پیروزی مسلمانان شد,

کسی که در جنگ خندق عمربن عبدود را برای رضای خدا و نه برای عصبانیت و یا.... کشت,

کسی که به هنگام نماز از پایش تیر میکشیدند بیرون و او متوجه نمیشد زیرا غرق در خدا بود,

کسی که در معراج ,خداوند متعال با صدای ایشان با پیامبر صحبت کرد زیرا بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم ,آبرومندترین خلق بود,

کسی که در یکی از غزوات آنقدر بر بدن مبارکشان زخم نشست که وقتی یکی از زخم ها را میبستند دیگری باز میشد.

کسی که پیغمبر همه خواستگارهای دخترشان را به خاطر ایشان رد کردند

کسی که میدانست قاتلش کیست اما به او مهربان بود و مجازاتش نمیکرد و قصاص قبل از جنایت انجام نمیداد,

کسی که هرشب کیسه ای پراز طعام میکرد و برای یتیمان و بی نوایان میبرد,

کسی که با یتیمان بازی میکردند و منصب پادشاهی هیچ تغییری در رفتارش ایجاد نکرد,

امیرالمومنین حیدر کرار مولی الموحدین علی ابن ابیطالب علیه الصلوه والسلام است.

و انقدر این فضائل زیاد هستند که قابل شمارش نیستند.

و چرا بعضی ها همچین آقایی را رها کرده اند و به دیگران چسبیده اند؟

جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:فضایل امام علی علیه السلام,فضیلت علی علیه السلام,غدیر خم,پدر امامان,حضرت امیر المومنین علیه السلام,فضایل حضرت علی علیه السلام,شجاعت علی علیه السلام,زهد علی ابن ابیطالب علیه السلام,تقوای علی علیه السلام,پدر امامان ,علی ابن ابیطالب علیه السلام,209 آیه در شان علی علیه السلام,لیله المبیت و خوابیدن علی علیه السلام در جای پیامبر صلی الله علیه و آله,همسر فاطمه زهرا سلام الله علیها,داماد پیامبر صلی الله علیه و آله,فاتح خیبر,قهرمان بدر,قهرمان احد,والعادیات,والسابقون السابقون,علم الکتاب با علی علیه السلام,انما یرید الله لیذهب,انما ولیکم الله,یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک,انفسنا و انفسکم ,مباهله با نجران,نفس پیامبر صلی الله علیه و آله,انت منی بمنزله هارون من موسی,انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی,وصی بلافصل پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله,اولین امام مسلمانان,ولایه علی ابن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی, :: 11:49 :: نويسنده : هیچی!

 

 

 

 

 

 

 

در مورد حضرت على علیه السلام ممكن است بعضى تصور كنند كه ایشان هم طفلى مثل اطفال دیگر و انسانى مثل انسان‌هاى دیگر بوده اند.  براى تحقیق این مسأله بهتر است به كلام خود امیرالمۆمنین علیه السلام مراجعه كنیم و ببینیم خود آن حضرت درباره خودش چه مى‌گوید؛ چرا كه ما معتقدیم این بزرگواران سخنى به گزاف نمى‌گویند.

نهج البلاغه

در یكى از خطبه‌هاى معروف نهج البلاغه به نام «خطبه قاصعه» امیرالمۆمنین علیه السلام ابتدا به شخصیت پیغمبر اكرم صلى الله علیه وآله اشاره مى‌كند. امیرالمۆمنین علیه السلام مى‌فرماید:

«هنوز رسول خدا شیرخوار بود كه خدا بزرگ ترین فرشته‌اش را قرین او قرار داد،تا او را به بهترین كارها راهنمایى كند».(5)

طبق فرمایش حضرت امیر علیه السلام، پیغمبر صلى الله علیه وآله از زمان شیرخوارگى تحت تربیت و مراقبت بزرگ ترین ملك آسمانى بوده است. آن حضرت با برخوردارى از این تربیت الهى، قبل از رسالت نیز مرتكب سهو و خطا نمى‌شد و حتى لحظه‌اى به خدا شرك نورزیده و از یاد خدا غفلت نكرد. در آن زمان هنوز شریعت اسلام نازل نشده بود، ولى آن ملك آنچه را كه آن حضرت مى‌بایست انجام دهد، به ایشان الهام مى‌كرد.

در این جا این سۆال به ذهن مى‌آید كه ذكر این مطلب در این خطبه چه مناسبتى داشته است؟ با دقت در ادامه خطبه مناسبت آن روشن مى‌شود. حضرت در ادامه مى‌فرماید:

«زمانى كه من متولد شدم رسول خدا مرا در آغوش گرفت و به سینه خود چسبانید، غذا را در دهان خود مى‌جوید و به دهان من مى‌ریخت تا تناول كنم ...».

یعنى پیامبر صلى الله علیه وآله تربیت شده فرشته الهى بود و من تربیت شده پیغمبر صلى الله علیه وآله هستم. گوشت و پوست حضرت على علیه السلام از آب دهان مبارك پیغمبر اكرمصلى الله علیه وآله رویید. زمانى كه آن حضرت هنوز دندان غذا خوردن نداشت، پیغمبر اكرم صلى الله علیه وآله غذا را در دهان خود مى‌جوید و به دهان على علیه السلام مى‌گذاشت. حضرت امیر علیه السلام در این خطبه تعبیرات عجیبى دارد؛ از جمله مى‌فرماید:

«من در سن طفولیت، عطر بدن رسول خدا را استشمام مى‌كردم و از آن لذت مى‌بردم. حضرت رسول آن چنان مرا به سینه خود مى‌چسباند كه من نفس‌هاى او را احساس مى‌كردم و از بوى بدن او لذت مى‌بردم. از همان ابتدا پیامبر به تربیت من همت گماشت و هر روز درسى به من مى‌داد و علمى به من مى‌آموخت.»

من در سن طفولیت، عطر بدن رسول خدا را استشمام مى‌كردم و از آن لذت مى‌بردم. حضرت رسول آن چنان مرا به سینه خود مى‌چسباند كه من نفس‌هاى او را احساس مى‌كردم و از بوى بدن او لذت مى‌بردم. از همان ابتدا پیامبر به تربیت من همت گماشت و هر روز درسى به من مى‌داد و علمى به من مى‌آموخت

 حضرت رسول همان علومى را كه از ملایكه دریافت مى‌كرد به حضرت على علیه السلام تعلیم مى‌داد.

سپس اضافه مى‌فرماید:

«حتى زمانى كه بررسول خدا وحى نازل شد، من صداى عجیبى را شنیدم كه شبیه ناله سوزناكى بود. گفتم: یا رسول الله! این چه صدایى است؟ آن حضرت فرمود: این ناله شیطان است كه بعد از بعثت من، دیگر از گمراه كردن بندگان خدا ناامید شده است.»

جالب این است كه پیامبر صلى الله علیه وآله در ادامه فرمود:

« اِنَّكَ تَسْمَعُ ما اَسْمَعُ و تَرى ما اَرى اِلاّ اَنَّكَ لَسْتَ بِنَبِىٍّ؛ هر چه من مى‌بینم تو نیز مى‌بینى و هر چه من مى‌شنوم تو نیز مى‌شنوى، جز این كه تو پیامبر نیستى».

حضرت على علیه السلام مى‌فرماید:  «من نور نبوت را در چهره رسول خدا مى‌دیدم و صداى وحى را مى‌شنیدم».

البته وحى بر پیغمبر صلى الله علیه وآله نازل مى‌شد و مخاطب آن پیغمبر صلى الله علیه وآله بود، اما حضرت على علیه السلام نیز صداى وحى را مى‌شنید.

این نیز كرامت و نورانیت دیگرى بود كه خدا به آن حضرت عطا كرده بود و خود ایشان در كسب آن نقشى نداشت. مگر امكان دارد انسان در حالى كه طفلى شیرخواره است چنین كرامات و مقاماتى را به اختیار خود كسب كند؟! این فضیلت از آن دسته موهبت‌هاى الهى و غیر اكتسابى بود كه در شكل گرفتن شخصیت، رفتار، سیره و سنّت آن حضرت مۆثر بود.

 

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 


 

منبع: استاد مصباح یزدی، کتاب «در پرتو ولایت»، صص 21-29. (با تلخیص)

منبع

جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:38 :: نويسنده : هیچی!

ظهور حقّ

 

إِذا أَذِنَ اللّهُ لَنا فِى الْقَوْلِ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ اضْمَحَلَّ الْباطِلُ، وَ انْحَسَرَ عَنْكُمْ:

 

هرگاه خداوند به ما اجازه دهد كه سخن گوييم، حقّ ظاهر خواهد شد و باطل از ميان خواهد رفت و خفقان از [سرِ] شما برطرف خواهد شد.

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

منبع

شنبه 7 ارديبهشت 1392برچسب:فضایل امام علی علیه السلام,فضیلت علی علیه السلام,غدیر خم,پدر امامان,حضرت امیر المومنین علیه السلام,فضایل حضرت علی علیه السلام,شجاعت علی علیه السلام,زهد علی ابن ابیطالب علیه السلام,تقوای علی علیه السلام,پدر امامان ,علی ابن ابیطالب علیه السلام,209 آیه در شان علی علیه السلام,لیله المبیت و خوابیدن علی علیه السلام در جای پیامبر صلی الله علیه و آله,همسر فاطمه زهرا سلام الله علیها,داماد پیامبر صلی الله علیه و آله,فاتح خیبر,قهرمان بدر,قهرمان احد,والعادیات,والسابقون السابقون,علم الکتاب با علی علیه السلام,انما یرید الله لیذهب,انما ولیکم الله,یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک,انفسنا و انفسکم ,مباهله با نجران,نفس پیامبر صلی الله علیه و آله,انت منی بمنزله هارون من موسی,انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی,وصی بلافصل پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله,اولین امام مسلمانان,ولایه علی ابن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی, :: 10:56 :: نويسنده : هیچی!

 

روايت «عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ، وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ» با سند معتبر + تصوير كتاب

مقدمه

روايت فوق، با تعبيرهاي مختلف از زبان مبارك رسول خدا صلي الله عليه وآله در شأن والاي امير مؤمنان حضرت علي بن ابي‌طالب عليهما السلام صادر شده است.

تعبيرهاي مختلف اين روايت، در مقاله جداگانه تحقيق و بررسي شده است. يكي از تعبيرها، عبارت فوق است كه همراه با اسكن كتاب، به محضر حق جويان راه حقيقت تقديم مي‌شود.

از اين روايت،‌ چند مطلب مهم درباره امير مؤمنان عليه السلام ثابت مي‌شود:

مطلب اول: عصمت مطلق آن حضرت:

قرآن كريم كلام خداوند است كه از طريق جبرئيل امين بر رسول خدا صلي الله عليه وآله نازل شده و آن حضرت نيز بدون دخل و تصرف آن را براي امت اسلامي ابلاغ فرموده است.

بنابراين، همانگونه كه قرآن كريم كلام الهي و پيراسته از سخنان بشري و اوهام شيطاني است، امير مؤمنان عليه السلام كه همراه هميشه قرآن است، نيز معصوم از هرگونه خطا و اشتباه در هر زمان است.

مطلب دوم؛ برتري آن حضرت بر صحابه و افراد ديگر:

بدون ترديد،‌ كسي كه طبق نص صريح رسول خدا صلي الله عليه وآله همواره با قرآن است و لحظه از قرآن جدا نبوده، بر كساني ديگر كه اين ويژگي‌ را ندارند و يا احياناً به مدت دوازده سال روخواني يك سوره را ياد مي‌گيرند و يا معاني كلمات قرآن را نمي‌دانند، برتر است.

البته ويژگيهاي برتري آن حضرت تنها در عصمت خلاصه نمي‌شود؛‌ بلكه ويژگيهاي علمي،‌ و ساير فضائل منحصر به فرد آن حضرت نيز در اثبات برتري ايشان نقش ويژه دارند كه در اين مختصر مجال بحث آن نيست.

مطلب سوم؛ اولويت حضرت براي تصدي مقام خلافت.

 بعد از اثبات عصمت و برتري آن حضرت، گذشته از نص قرآني و روايات رسول وحي، از ديدگاه عقل سليم نيز شخصي براي جانشيني رسول خدا و امامت و هدايت امت اسلامي، سزاوار است كه اين ويژگيها را داشته باشد. طبق اين روايت معتبر، علي عليه السلام اين ويژگيها را داشته اند و در نتيجه ايشان براي تصدي مقام خلافت و امامت الهي، لياقت دارد و سزاوار تر از ديگران است.

برای ادامه مطلب به لینک زیر بروید:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=22064

 

روايت ام سلمه (س) از رسول خدا (ص)

«ام المؤمنين ام سلمه» يكي از بهترين زنان رسول خدا صلي الله عليه وآله بوده كه تا آخر عمر در كنار اهل بيت آن حضرت بوده و به مناسبت هايي، از ساحت امير مؤمنان و اهل بيت دفاع مي‌كرده است.

واقعه جمل، يكي از بهترين فرصت هايي بود كه ام سلمه، برتري امير مؤمنان و شايستگي آن حضرت را براي مقام ولايت از زبان رسول خدا صلي الله عليه وآله بيان كرده است.  

حاكم نيشابوري، روايت ام سلمه را با اين سند از رسول خدا صلي الله عليه وآله نقل كرده است:

 (4566) أَخْبَرَنَا أَبُو بَكْرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَفِيدُ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ نَصْرٍ، ثنا عَمْرُو بْنُ طَلْحَةَ الْقَنَّادُ الثِّقَةُ الْمَأْمُونُ، ثنا عَلِيُّ بْنُ هَاشِمِ بْنِ الْبَرِيدِ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبُو سَعِيدٍ التَّيْمِيُّ، عَنْ أَبِي ثَابِتٍ مَوْلَى أَبِي ذَرٍّ، قَالَ: كُنْتُ مَعَ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَوْمَ الْجَمَلِ، فَلَمَّا رَأَيْتُ عَائِشَةَ وَاقِفَةً دَخَلَنِي بَعْضُ مَا يَدْخُلُ النَّاسَ، فَكَشَفَ اللَّهُ عَنِّي ذَلِكَ عِنْدَ صَلاةِ الظُّهْرِ، فَقَاتَلْتُ مَعَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، فَلَمَّا فَرَغَ ذَهَبْتُ إِلَى الْمَدِينَةِ، فَأَتَيْتُ أُمَّ سَلَمَةَ، فَقُلْتُ: إِنِّي وَاللَّهِ مَا جِئْتُ أَسْأَلُ طَعَامًا وَلا شَرَابًا وَلَكِنِّي مَوْلَى لأَبِي ذَرٍّ، فَقَالَتْ: مَرْحَبًا فَقَصَصْتُ عَلَيْهَا قِصَّتِي، فَقَالَتْ: أَيْنَ كُنْتَ حِينَ طَارَتِ الْقُلُوبُ مَطَائِرَهَا؟ قُلْتُ: إِلَى حَيْثُ كَشَفَ اللَّهُ ذَلِكَ عَنِّي عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْسِ، قَالَ: أَحْسَنْتَ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: " عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ، وَالْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَتَفَرَّقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ ".

در روز جمل، وقتى چشمم به «عايشه» افتاد كه ايستاده بود، پاره‏اى از خيالات كه در دل ديگران وارد مى‌شود، در دل من پديد آمد، هنگام نماز ظهر، خداوند شك و ترديد را از دل من برطرف ساخت و سرانجام به پشتيبانى از حضرت على عليه السّلام با دشمنان او نبرد كردم. پس از پايان جنگ به مدينه بازگشتم. و به خانه «امّ سلمه» رفتم و به او گفتم: به خدا سوگند! به منظور درخواست خوراكى و آشاميدنى به خانه تو نيامده‏ام. من آزاده شده «ابوذر» هستم.

ام سلمه، به من خوش آمد گفت و من حكايت حال خود را در روز جمل بازگو كردم. «ام سلمه» گفت: آنگاه كجا بودى كه دلها به سوى منطقه پرواز خود مى‌رفتند؟ در پاسخ گفتم: تا آنجا پرواز كردم كه خداوند پرده شك را از چشم دل من‏ برطرف كرد و در هنگام ظهر، دروازه حقيقت به روى من گشوده شد و در راه حقيقت، از جان گذشته و عاشقانه با دشمنان نبرد كردم.

ام سلمه، از شنيدن سخنان من، شادمان گشت و به من آفرين گفت و اظهار داشت: از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله شنيدم كه فرمود:

على همراه قرآن است و قرآن نيز همراه با على عليه السّلام است. هيچگاه على عليه السّلام از قرآن و قرآن از على عليه السّلام، جدا نمى‌شوند تا اين كه كنار حوض كوثر بر من وارد شوند.

الحاكم النيسابوري، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص134، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990

تصحيح حاكم نيشابوري و شمس الدين ذهبي

حاكم نيشابوري در پايان، روايت را تصحيح كرده و مي‌نويسد:

هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الإِسْنَادِ، وَأَبُو سَعِيدٍ التَّيْمِيُّ هُوَ عُقَيْصَاءُ ثِقَةٌ مَأْمُونٌ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ.

اين روايت سندش صحيح و ابوسعيد تيمى همان عقيصاء است كه ثقه و مورد اعتماد است؛ ولى بخارى و مسلم اين روايت را نقل نكرده‌اند.

برای دیدن همه مطلب به همراه تصویر روایات در کتب اهل سنت به منبع زیر مراجعه نمایید:

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=22064

دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:ماجرای مباهله با نصارای نجران, فضایل امام علی علیه السلام,فضیلت علی علیه السلام,غدیر خم,پدر امامان,حضرت امیر المومنین علیه السلام,فضایل حضرت علی علیه السلام,شجاعت علی علیه السلام,زهد علی ابن ابیطالب علیه السلام,تقوای علی علیه السلام,پدر امامان ,علی ابن ابیطالب علیه السلام,300 تا 1000 آیه در شان علی علیه السلام,لیله المبیت و خوابیدن علی علیه السلام در جای پیامبر صلی الله علیه و آله,همسر فاطمه زهرا سلام الله علیها,داماد پیامبر صلی الله علیه و آله,فاتح خیبر,قهرمان بدر,قهرمان احد,والعادیات,والسابقون السابقون,علم الکتاب با علی علیه السلام,انما یرید الله لیذهب,انما ولیکم الله,یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک,انفسنا و انفسکم ,مباهله با نجران,نفس پیامبر صلی الله علیه و آله,انت منی بمنزله هارون من موسی,انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی,وصی بلافصل پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله,اولین امام مسلمانان,ولایه علی ابن ابیطالب حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی, :: 13:35 :: نويسنده : هیچی!

 

 

 

 

 

 

فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةُ اللّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ (003-61)
طاهرين از خلق خود را از ديگران متمايز ساخته و رسول خود را دستور مى دهد كه با عترتش به درگاه خدا ابتهال نموده ، با نصارا مباهله كند و فرموده : (فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابناءكم و نسائنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ))، علماى حاضر گفتند منظور از كلمه (انفسنا) خود آن جناب است ، فرمود، اشتباه كرده ايد، منظورش على بن ابيطالب سلام اللّه عليها است ، يكى از ادله اين معنا كلام رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) است كه درباره قبيله بنى وليعه فرمود: بنى وليعه دست از خلاف كاريش بردارد و گرنه مردى را به سركوبشان مى فرستم كه چون نفس من است و منظورش على بن ابيطالب صلوات اللّه عليه بود و منظور از كلمه (ابناء) حسن و حسين (عليهماالسلام ) و منظور از كلمه (نساء) فاطمه سلام اللّه عليها است و اين خصوصيت و امتيازى است كه احدى از امت مقدم بر ايشان نيست و فضيلتى است كه احدى از بشر در اين فضيلت و شرف به ايشان نمى رسد و احدى از خلق از ايشان در آن فضيلت سبقت نمى گيرند، براى اينكه در اين كلام خود على سلام اللّه عليها را نفس خود خوانده (تا آخر حديث ).

مؤ لف قدس سره : و اين معنا و يا قريب به آن در روايات ديگر از طرق شيعه نقل شده ، و در همه آنها آمده كسانى كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله )، آنان را براى مباهله آورد، على و فاطمه و حسن و حسين (عليهماالسلام ) بودند.
و در تفسير ثعلبى از مجاهد و كلبى آمده : رسول خدا وقتى نصارا را دعوت به مباهله كرد گفتند: فعلا برمى گرديم و پيرامون اين پيشنهاد مشورت مى كنيم ، وقتى با هم خلوت كردند به عاقب - كه از صاحب رايان ايشان بودند - گفتند: اى عبد المسيح تو چه صلاح مى دانى ؟ او گفت : به خدا سوگند اى گروه نصارا شما خوب مى دانيد كه محمد (صلى اللّه عليه و آله ) نبيى است مرسل ، و اين پيشنهادى كه او كرده ، درباره حضرت مسيح حق را از باطل جدا كرده و به خدا سوگند هيچ قومى با پيغمبرى مباهله نكرده كه بعد از مباهله ديرى پائيده باشد، بزرگسالان زنده مانده و خردسالانشان به رشد رسيده باشند و شما هم اگر دست به چنين كارى بزنيد، بطور قطع همه ما هلاك مى شويم ، اگر جز به حفظ دينى كه با آن انس گرفته ايد رضا نمى دهيد و مى خواهيد وضع موجود خود را هر چه هست حفظ كنيد، پس با او قرارى ببنديد و به ديار خود برگرديد.
نصارا به سوى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) روانه شدند، از آن سو هم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) حسين (عليه السلام ) را در آغوش و دست حسن (عليه السلام ) را در دست گرفته ، فاطمه سلام اللّه عليه دنبالش و على (عليه السلام ) به دنبال فاطمه سلام اللّه عليها به راه افتادند، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود: هر گاه من دعائى كردم شما آمين بگوئيد، اسقف نجران وقتى آن جناب و همراهانش را بديد، به مردم خود گفت : اى گروه نصارا من به يقين چهره هائى مى بينم كه اگر از خدا درخواست كنند كوهى را از جاى بكند مى كند، زنهار كه مباهله مكنيد و گرنه هلاك مى شويد و تا روز قيامت حتى يك نفر نصرانى روى زمين نمى ماند، (و چون اين دو گروه به هم رسيدند) مسيحيان گفتند: اى اباالقاسم ما مشورت كرديم و صلاح خود را در اين ديديم كه با تو مباهله نكنيم و شما را به دين خودتان و خود را به دين خود واگذاريم ، فرمود: حال كه از مباهله امتناع داريد، پس اسلام را بپذيريد تا به نفع شما باشد آنچه به نفع مسلمين است ، و به ضررتان باشد هر چه به ضرر ايشان است ، مسيحيان اين پيشنهاد را هم نپذيرفتند، فرمود: پس من ناگزير با شما مى جنگم ، عرضه داشتند ما طاقت جنگيدن با عرب را نداريم ولى حاضريم با تو مصالحه كنيم بر اينكه با ما نجنگى و ما را تهديد نكنى و از دينمان برنگردانى و ما در مقابل ، همه ساله دو هزار طاقه پارچه ، هزار طاقه در ماه صفر و هزار طاقه در ماه رجب ، و سى عدد زره عاديه آهنى (درعهاى قديمى ) بپردازيم ، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) هم با ايشان بهمين مصالحه كرد.
و آنگاه فرمود: به آن خدائى كه جانم به دست او است هلاكت تا بالاى سر اهل نجران آويزان شده بود و اگر مباهله مى كردند بصورت ميمون و خوك مسخ مى شدند و بيابان در زير پايشان شعله ور گشته ، در آخر خداى تعالى نجران و اهلش را منقرض مى كرد، حتى مرغان بالاى درختهايشان را مى سوزاند و اما بقيه نصاراى دنيا يك سال طول نمى كشيد كه همه هلاك مى شدند و در روى زمين حتى يك نصرانى باقى نمى ماند.

و در صحيح مسلم از عامر بن سعد بن ابى وقاص ، از پدرش سعد روايت كرده كه گفت : معاويه بن ابى سفيان (عليه لعائن اللّه ) به سعد دستور داده بود: به ابو تراب على بن ابيطالب (عليه السلام ) ناسزا بگويد و او امتناع مى ورزيد، روزى معاويه از او پرسيد: چه چيز تو را از دشنام به على باز مى دارد؟ گفت : من تا چندى كه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) سه تا جمله را به ياد دارم ، على بن ابيطالب را دشنام نخواهم داد، سه تا كلمه است كه اگر يكى از آنها را درباره من گفته بود از هر نعمت گرانبها محبوب ترش مى داشتم ، اول اينكه از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در روزى كه به بعضى از جنگ هايش مى رفت و على (عليه السلام ) را جانشين خود در مدينه كرده بود و على (عليه السلام ) (به خاطر پاره اى زخم زبانهاى دشمنان ) عرضه داشت : مرا در ميان زنان و كودكان جانشين كردى ؟ شنيدم كه فرمود: آيا راضى نمى شوى به اينكه نسبت به من به منزله هارون باشى نسبت به موسى (عليه السلام )؟ با اين تفاوت كه بعد از من ديگر هيچ پيغمبرى نيايد و نبوتى نخواهد بود.
دومش اينكه در روز جنگ خيبر شنيدم مى فرمود: (به زودى رايت و پرچم جنگ را به دست مردى مى دهم كه خدا و رسولش را دوست مى دارد و خدا و رسول او نيز او را دوست مى دارند، فردا همه گردن كشيديم تا شايد آن شخص ما باشيم ولى به هيچ يك از ما نداد و فرمود: على را برايم صدا بزنيد، رفتند على (عليه السلام ) را در حالى كه درد چشم داشت آوردند، پس آب دهان در چشمهايش انداخت و رايت جنگ را به دستش سپرد و خداى تعالى قلعه خيبر را به دست او فتح كرد، سوم اينكه وقتى آيه : (قل تعالوا ندع ابنائنا و ابناءكم و نسائنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل ...) نازل شد، رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) على و فاطمه و حسن و حسين (عليهماالسلام ) را احضار نموده ، آنگاه فرمود: (بار الها اينهايند اهل بيت من ).

منبع:کانون گفتگوی قرآنی - مرکز پاسخ به سوالات دینی

 بَلَى مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ (002-81)
و در كافى از يكى از دو امام باقر و صادق (عليهماالسلام ) روايت آورده : كه در ذيل آيه : (بلى من كسب سيئه ) الخ ، فرمود: يعنى وقتى كه ولايت امير المؤ منين را انكار كنند، در آنصورت اصحاب آتش و جاودان در آن خواهند بود.
مؤ لف : قريب باين معنا را مرحوم شيخ در اماليش از رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم روايت كرده ، و هر دو روايت از باب تطبيق كلى بر فرد و مصداق بارز آنست ، چون خداى سبحان ولايت را حسنه دانسته ، و فرموده : (قل لا اساءلكم عليه اجرا الا المودة فى القربى و من يقترف حسنة ، نزدله فيها حسنا)، (بگو من از شما در برابر رسالتم مزدى نمى طلبم ، مگر مودت نسبت به قربايم را، و هر كس حسنه اى بياورد، ما حسنى در آن مى افزائيم ).

از تفسیر المیزان مرحوم علامه طباطبایی ره

منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی

 

 
 
 
 
روايات متعددى در منابع اهل سنت در اين زمينه وجود دارد كه ثابت مى‌كند نگاه كردن به چهره نورانى اميرمؤمنان عليه السلام عبادت است.
اين فضيلت، از فضائل بى‌نظير اميرمؤمنان عليه السلام به شمار مى‌رود و چنين روايتى در باره هيچ يك از اصحاب و به ويژه خلفاى سه گانه در كتاب‌هاى اهل سنت يافت نمى‌شود.

روايت اول: عبد الله بن مسعود

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عُثْمَانَ بْنِ أَبِي شَيْبَةَ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ بُدَيْلٍ الْيَامِيُّ، ثنا يَحْيَى بْنُ عِيسَى، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ، عَنِ النَّبِيِّ (ص) قَالَ: «النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ عَلِيٍّ عِبَادَةٌ».

عبد الله بن مسعود از رسول خدا صلى الله عليه وآله نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: نگاه كردن به چهره على (عليه السلام) عبادت است.

الطبراني،  ابوالقاسم سليمان بن أحمد بن أيوب (متوفاى360هـ)، المعجم الكبير، ج10، ص76، ح10006، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ناشر: مكتبة الزهراء - الموصل، الطبعة: الثانية، 1404هـ – 1983م.

الحلبي، إسماعيل بن القاسم (متوفاى370هـ)، حديث أبي القاسم الحلبي، ص14، ح36، تحقيق: قسم المخطوطات بشركة أفق للبرمجيات، ناشر: شركة أفق للبرمجيات ـ مصر، الطبعة: الأولى، 2004م.

أبو حفص عمر بن أحمد بن شاهين (متوفاى385 هـ)، الكتاب اللطيف لشرح مذاهب أهل السنة ومعرفة شرائع الدين والتمسك بالسنن، ج1، ص155، تحقيق: عبد الله بن محمد البصيري، ناشر: مكتبة الغرباء الأثرية - المدينة المنورة / السعودية، الطبعة: الأولي، 1416هـ.

الحاكم النيسابوري،  ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفاى 405 هـ)، المستدرك علي الصحيحين، ج3، ص152، ح4682، تحقيق: مصطفي عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت الطبعة: الأولى، 1411هـ - 1990م.

الأصبهاني، ابو نعيم أحمد بن عبد الله (متوفاى430هـ)، حلية الأولياء وطبقات الأصفياء، ج5، ص58، ناشر: دار الكتاب العربي - بيروت، الطبعة: الرابعة، 1405هـ.

ابن عساكر الدمشقي الشافعي، أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله (متوفاى571هـ)، تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج42، ص350، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ناشر: دار الفكر - بيروت - 1995.

عمر بن شاهين بعد از نقل اين روايت مى‌گويد:

تَفَرَّدَ عَلِيٌّ بِهَذِهِ الْفَضِيلَةِ، لَمْ يَشْرَكْهُ فِيهَا أَحَدٌ.

تنها على بن أبى طالب (عليه السلام) اين فضيلت را داشته و هيچ كس ديگر در آن شريك نيست.

أبو حفص عمر بن أحمد بن شاهين (متوفاى385 هـ)، شرح مذاهب أهل السنة ومعرفة شرائع الدين والتمسك بالسنن، ج1، ص145، تحقيق: عادل بن محمد، ناشر: مؤسسة قرطبة للنشر والتوزيع، الطبعة: الأولى، 1415هـ - 1995م.

باقی روایات را به منبعی که داده ام میتوانید مراجعه کنید

یک شنبه 25 فروردين 1392برچسب:, :: 10:34 :: نويسنده : هیچی!

سلام
100% لوکس بلاگ با اینهمه امکانات چشم و گوش پر کن قادر است آی پیهای متخلف را شناسایی و ذخیره نماید و اجازه ثبت نام دوباره به ایشان ندهد.
در روز شهادت جانسوز صدیقه طاهره سیده نساء العالمین فاطمه زهرا سلام الله علیها
لیست آخرین آپدیتها پر شده از وبلاگهای جنسی با اسامی زشت و زننده.( زود بیا اووووف-دختران لخت با بدن س$ک$س$ی- عکس ... سفید سفید!!) خواهشمندم تدبیری مناسب بیاندیشید و جلوی آپدیت و بازگردانی این افراد معارض و مبارز با دین و حیا و پاکی و عفت را بگیرید.
خیر پیش.

خواهشمندم از بازدیدکنندگان هرکسی که غیرت دارد و حلال زاده است , گزارش تخلف بزند.

پيوندها


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 61
بازدید دیروز : 117
بازدید هفته : 182
بازدید ماه : 178
بازدید کل : 47626
تعداد مطالب : 128
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1